سلام یعنی خداحافظ

ساخت وبلاگ

خداوندا اگر روزی بشر گردی پشیمان میشوی از قصه خلقت... خسته ام...خاک سرد و خیس بوی نمناکی خاکارامش... نوشته شده در چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ساعت 22:41 توسط سمیرا| سلام یعنی خداحافظ...ادامه مطلب
ما را در سایت سلام یعنی خداحافظ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zemestan85o بازدید : 39 تاريخ : پنجشنبه 31 فروردين 1402 ساعت: 20:16

انگار کیسه های سنگین سیمان را روی قلبم گذاشته اند چقدر حجم این غم سنگین است دیروز به خودم مدام میگفتم قوی باش تو میتوانی بعد اشکی از گوشه چشمم غلت میخورد و میگفت نه...ویترین مغازه ها را نگاه میکردم تا حواسم پرت شود اما باز با گوشه شال سرم اشکهایم را پاک میکردم...من با همه ی درد جهان ساختم اما با درد تو هر ثانیه در حال نبردم...میدانی بعد تو انچه که باعث رنجش من شده نامهربانی هایست که دیدم...چهره هایی بود که دیدم ...نزدیکانی که با وجود تو مهربان و بی تو نامهربانند...من همیشه سر سفره کنار تو مینشیتم بیرون که میرفتیم گوشه چادر تو را میگرفتم میخوابیدم سرم را روی بالشت تو میگذاشتم لباست را میبوییدم ارام میشدم حالا خیلی غریبم مادر  نوشته شده در پنجشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۱ساعت 10:13 توسط سمیرا| سلام یعنی خداحافظ...ادامه مطلب
ما را در سایت سلام یعنی خداحافظ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zemestan85o بازدید : 88 تاريخ : شنبه 5 شهريور 1401 ساعت: 0:16

اخرین باری که مادرم را صدا کردم و جوابی نشنیدم 

برمیگردد به یکماه بعد فوت مادر 

بی اختیار صدایش کردم 

و یادم امد 

مادرم رفته...

و این تلخ ترین صدا زدن مادرم در تمام دنیا بود...

نوشته شده در سه شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ساعت 16:13 توسط سمیرا|

سلام یعنی خداحافظ...
ما را در سایت سلام یعنی خداحافظ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zemestan85o بازدید : 146 تاريخ : پنجشنبه 5 خرداد 1401 ساعت: 5:54

من با همه ی درد جهان ساختم اما با درد تو هر ثانیه در حال نبردم... سلام یعنی خداحافظ...
ما را در سایت سلام یعنی خداحافظ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zemestan85o بازدید : 137 تاريخ : پنجشنبه 5 خرداد 1401 ساعت: 5:54

وقتی داشتیم همه زندگی مادر را 

تقسیم میکردیم 

همه چیز برای خودش صاحبی داشت 

جز قاب عکس مادرم 

کسی انرا تصاحب نکرد 

و این بیرحم ترین  تقسیم ارث جهان بود 

نامه هایی به خودم...

نوشته شده در سه شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ساعت 16:16 توسط سمیرا|

سلام یعنی خداحافظ...
ما را در سایت سلام یعنی خداحافظ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zemestan85o بازدید : 151 تاريخ : پنجشنبه 5 خرداد 1401 ساعت: 5:54

در حال فنا هستم... سرگردانم مانند یک حیوان دوزیست ....گرفتار در اب ...گرفتار در خشکی....حالم را نمیشه فهمید.مگه خودتم مثه من به این پله که من رسیدم برسی.... مرگ را ارامش میبینم ارامشی برای گریز از انچه که هستم...   من هم میمیرم نه مثل گلبانو که سر زا رفت و صغری مادر برادر کوچکش شد.... اخرین پست .... ای نوشته شده در شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ساعت 17:24 توسط سمیرا| سلام یعنی خداحافظ...ادامه مطلب
ما را در سایت سلام یعنی خداحافظ دنبال می کنید

برچسب : حال,فنا, نویسنده : zemestan85o بازدید : 256 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 12:21

و حالا هم بعد از 11سال در استانه دوازدهمین سال نداشتنت وقتی   از تو حرف میزنم   بغض میکنم   از تو مینویسم      اشک میریزم....   انگار تمام شده یک دفترم بی تو   تمام شده یک زندگی یک دلخوشی یک خواب پر از ارامش   در سازهای شاد بی تو دلم میگرید....     هیچ چیز این دنیا برایم زیبا نیست و نخواهد بود و مرگ هیچ کس چنان که مرگ تو مرا لرزاند نخواهد لرزاند.... تا ابد در فکر پرواز توام.... نوشته شده در شنبه ۳ تیر ۱۳۹۶ساعت 1:47 توسط سمیرا| سلام یعنی خداحافظ...ادامه مطلب
ما را در سایت سلام یعنی خداحافظ دنبال می کنید

برچسب : استانه,دوازدهمین,سال,نداشتنت, نویسنده : zemestan85o بازدید : 290 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 12:21

باز امدم که شکوه کنم از غم فراق   از بانگ ناله ترا باخبر کنم       احمد غم تو همنفسم شد به جای خاک       با این غم بزرگگگگگگ            چه خاکی به سر کنم؟!     دلم بی امشو بمیرم وخدا دیع دلم هیسا بمیرم....   دلم دریای درده بی تو امشو   هوا تاریک و سرده بی تو امشو     سفر نرو برار سیل وا دما کو     وا اووو لوخنکت سیل وا دما کو     وع چی دل خوش بکم ایسع که نیسی....     چنی قشنگ میخنسی احمد اخ سی مردنت      مه وع مرگتم افتخار میکم کسی پشتت وع زمین نزه....   اولین شب دفن غریبانه ات    حیف که خره نگرتیم د سر حیف نوشته شده در جمعه ۹ تیر ۱۳۹۶ساعت 23:28 توسط سمیرا| سلام یعنی خداحافظ...ادامه مطلب
ما را در سایت سلام یعنی خداحافظ دنبال می کنید

برچسب : بیاد,احمد,برار, نویسنده : zemestan85o بازدید : 254 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 12:21

ای کوه فروریخته خاموش خاموش نشو نخواه منو خاموش ای دلزده از روز وشب برفی با عمه مضطرب بزن حرفی            با من ک شدم واست سراپا گوش              حرفی بزن ای کوه نمون خاموش           دلگیره چقد تموم دنیام بی تو            تا کی نبینم روزهای افتابیتو.....                 گفتن داری میری از پیشم  این راسته                      این راسته خدا تورو صدا زد خواسته              هرچند که دوری از تو واسم مرگه       مرگت نفسهای اخر این برگه       این برگ خزون زده        همین پاییز این عمه از اشک پر و لبریز          اما بخدا سپردمت               احمد جان     تو خوب شه حالت بخدا من خوبم......               سلام یعنی خداحافظ...ادامه مطلب
ما را در سایت سلام یعنی خداحافظ دنبال می کنید

برچسب : بیاد,سفر,غریبانه,احمد, نویسنده : zemestan85o بازدید : 305 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 12:21

  خسته دل مرده پریشان بی اعصاب بی حوصله متنفر متنفررررر بی هدف بی علاقه   تورو خدا یکی منو درک کنه      ای مرگ ای عزراییل کجایی اقا مردم تونه خدا بس کو دیع                                       نوشته شده در پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶ساعت 23:23 توسط سمیرا| سلام یعنی خداحافظ...ادامه مطلب
ما را در سایت سلام یعنی خداحافظ دنبال می کنید

برچسب : پریشان, نویسنده : zemestan85o بازدید : 239 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 12:21