سرگردانم
مانند یک حیوان دوزیست ....گرفتار در اب ...گرفتار در خشکی....حالم را نمیشه فهمید.مگه خودتم مثه من به این پله که من رسیدم برسی....
مرگ را ارامش میبینم ارامشی برای گریز از انچه که هستم...
من هم میمیرم نه مثل گلبانو که سر زا رفت و صغری مادر برادر کوچکش شد....
اخرین پست ....
ای
نوشته شده در شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ساعت 17:24 توسط سمیرا|
سلام یعنی خداحافظ...